یل تایل تا، تا این لحظه: 13 سال و 11 ماه و 26 روز سن داره

ماجراهای یل تا

واکسن یک سالگی

1390/2/28 12:48
نویسنده : مامان یل تا
2,104 بازدید
اشتراک گذاری

هفته قبل "یل تا" رو بردیم پیش دکتر تدبیر واسه کنترل ماهانه، وای به محض اینکه چمشش به دکتر افتاد یک شلوغ بازی راه انداخت که نکو. چنان گریه ای می کرد و چنان جیغی می کشید که من و باباش مات و مبهوت شدیم. نمی دونم چرا نسبت به دکتر چنین واکنشی نشون می ده. موقع وزن کردن هم یقه دکتر رو گرفته بود، که دکتر بهش می گفت یقه مو ول کن. فردای تولدش هم بابا مامان محمد اومدن مدرسه دنبالم و بردیمش واسه واکسن. اونجا هم موقع واکسن شلوغ بازی در آورد اما وقتی اومدیم تو ماشین شروع کرد به نی نای نای. شبش هم چون دایی افشینش اینا می خواستن این هفته برن عسلویه و ممکن بود واسه تولدش نتونن بیان یه تولد کوچولو هم براش خونه بابا اینا گرفتیم. البته یه تولد مشترک با بهاره. وسط تولد هم "یل تا" تو یه حرکت سریع یکی از فشفشه ها رو گرفت تو مشتش و دستش سوخت، تولد هم نیمه کاره موند. چند روز بعد واکسن هم همونجوری که دکتر پیش بینی کرده بود شروع کرد به تب کردن. برعکس تمام دفعاتی که واکسن می زد و خوب بود ایندفعه کلی اذیت شد. 3-4 روزی رو تب داشت. با دکتر تماس گرفتم و گفت مهم نیست و درست موقعی که پیش بینی کرده بود تب "یل تا" هم قطع شد. اما همون شبش کلی دونه های قرمز ریز ریز تو شونش در اومد و فرداشم تمام سر و صورتش. طفلکی "یل تا" کلی تو این یه هفته اذیت شد. کلی از توانش رو از دست داد. بعد تب یه چند قدم که راه می رفت خسته می شد و دراز می کشید. اما الان دیگه خوبه. حسابی هم راه افتاده. راستی دایی جمشید برای تولدش 2تا توپ فوتبال گرفته قرار شده یه پیراهن پرسپولیس هم براش بگیره با امضای علی کریمی. دایی افشین هم یه کامیون گنده براش گرفت که خود "یل تا" توش جا می شه. پریشب هم سر همین کامیون بین "یل تا" و بهاره کلی جنگ و جدال بود. بهاره که کامیون رو می گرفت "یل تا" جیغ می کشید. "یل تا" که کامیون رو می گرفت بهاره قهر می کرد. یک بلبشویی شده بود. پریروز هم خاله رویا و مهرسا اومده بودن و واسش یه پیرهن مردونه و شلوارک خوشگل آورده بودن. امروز هم می ریم رشت خونه خودمون. آخه فردا می خوایم بریم جشنواره گل و گلاب گیری تو گیلده. امیدوارم هوا آفتابی باشه تا "یل تا" اذیت نشه.

پسندها (1)

نظرات (2)

مریم
3 خرداد 90 3:23
سلام روز مادر مبارک
خاله فائزه
25 بهمن 90 18:38
بهاره جان شما بزرگتری دخملم